شرمسارِ تو ام ای عشق اگر وا دادم
هستی ام شاخه گلی بود به لیلا دادم...
گلِ پرپر شده؛ دلگیر نباش از لیلا
«من» تو را چیدم و در تاجِ سرش جا دادم...
یک نفر مثل همه مردم این شهر که من
بت از او ساختم و صورت زیبا دادم...
ای که سودای سفر در سرت افتاد بدان
رفتی و دل به تو تا روز مبادا دادم...
و من از اسکله؛این کشتیِ بی لنگر را
به پریشانی امواج به دریا دادم...
ترسِ تاریکیِ شب بود و تبِ تنهایی
بعد لیلا به کس و ناکس اگر پا دادم...
مانده گلدان پر از خاک، لب پنجره ای
هستی ام شاخه گلی بود به لیلا دادم...!!
In Album: امیر طاها {ناظر سایت}'s Timeline Photos
Dimension:
291 x 173
سایز فایل:
6.39 Kb