ققنوس
on 24 بهمن, 1397
3 views
❄ کتاب "جای خالی سلوچ" محمود دولت آبادی را ورق میزدم.جایی از کتاب نوشته بود : "روزگار همیشه بر یک قرار نمی‌ماند. روز و شب دارد، روشنی دارد، تاریکی دارد، کم دارد، بیش دارد. دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده، تمام می‌شود، بهار می آید". دیدم گوشه ی همین صفحه نوشته ام : "از یک جایی به بعد، حال آدم خوب نمیشود"... حرفم را پس گرفتم، خط زدم جمله ی خودم را. اصلأ همانی که دولت آبادی گفته... از یک جایی به بعد، آدم آرام میگیرد، بزرگ میشود، بالغ میشود، پای تمام اشتباهاتش می ایستد، سنگینی تصمیمی که گرفته را گردن دیگری نمی اندازد، دنبال مقصر نمیگردد، قبول میکند گذشته اش را، انکار نمیکند آن را، نادیده اش نمیگیرد، حذفش نمیکند، اجازه میدهد هرچه هست، هرچه بوده در همان گذشته بماند، حالا باید آینده را بسازد، از نو، به نوعی دیگر. یاد میگیرد زندگی یک موهبت است، غنیمت است، نعمت است، قدرش را بداند و آن را فدای آدمهای بی مقدار نکند... همه ی اینها را که فهمید یک آرامشی می آید مینشیند توی دلش، توی روح و روانش. اینجای زندگی همان جایی است که دولت آبادی گفته اصلا از یک جایی به بعد حال آدم خوب میشود...
Dimension: 500 x 569
سایز فایل: 69.8 Kb
پسند کردم (1)
Loading...
1
ققنوس
❄ کتاب "جای خالی سلوچ" محمود دولت آبادی را ورق میزدم.جایی از کتاب نوشته بود : "روزگار همیشه بر یک قرار نمی‌ماند. روز و شب دارد، روشنی دارد، تاریکی دارد، کم دارد، بیش دارد. دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده، تمام می‌شود، بهار می آید". دیدم گوشه ی همین صفحه نوشته ام : "از یک جایی به بعد، حال آ... نمایش بیشتر
24 بهمن, 1397