b1ba6cb08898ba4f3f9d4fd0a2d771eb-425

گفت دوستت دارم و حرف و عملش یکی بود؛ گفت درکت میکنم و بدونِ اینکه قضاوتم کند پاے درد و دل هایم نشست؛ گفت روے من حساب کن و در سردترین لحظات زندگی ام دست هایش گرم ترین پناهگاهم شد؛ گفت دلت را آرام کن و حضورش قرارِ بی قرارے هایم شد؛ گفت همه ے خوشبختیِ دنیا براے تو و دلشوره هاے دنیا سهم من و "مادر" شد... و حالا همین "مادر"، زنی که آنقدر مردانه پاے عشق و دوست داشتنش مانده که خدا هم کیف کرد و شش دانگِ بهشتش را به نامش سند زد... "سحر رستگار"