دلم یک خانه ی قدیمی میخواهدیک حال و هوایِ سنتی و اصیلخانه ای با دری فیروزه ای ،حیاطی چند ضلعی و دیوارهایِ کاهگلی ،با حوضی پر از ماهی هایِ قرمزو گل هایِ شمعدانی ،پنجره هایِ چوبی و شیشه هایِ رنگ رنگیخانه ای که کلون و هشتی و پنج دریو مطبخ داشته باشد.که وقتی دلم گرفت ،به تالارِ آینه اش بروم ،میانِ آینه کاری های زیبایش بنشینمو حالِ دلم خوب شود .عصر هایِ تابستان ، تمامِ دلخوشی ام ،یک کاسه آبدوغ خیارِ خنک و نانِ خشک باشد ،و شب هایِ زمستان ، تمامِ دلگرمیام ،یک کرسی آتشیِ جانانهبا یک سینی پر از آجیل و خشکبار !صبح ها با شیطنتو صدایِ گنجشک ها بیدار شوم ،به حیاطش بروم ،و از عطرِ خاطره انگیزِ کاهگلش ،جان بگیرم.من از حصارِ آهن و فولاد خسته ام .!دلم خانهای می خواهد ؛که هر غروب ؛رویِ تختِ قدیمیِ تویِ حیاط ،روبروی حوض ، کنارِ باغچه ،بنشینم ، چای بنوشم . .
Dimension:
1056 x 1280
سایز فایل:
196.55 Kb