رمان جای خالی سلوچ همان طور که از اسمش پیداست از رفتن سلوچ (اسم مرد) شروع می شود.سلوچ که کسب و کار حسابی ندارد، زن و بچه خود را رها می کند و به دنبال کار روانه شهر می شود. او بدون هیچ خبری محل زندگی خود را ترک می کند. در کتاب، دولت آبادی آن چنان زیبا احساسات و مشکلات زندگی مِرگان، زن سلوچ را به تصویر می کشد که همتا ندارد.او از روح سرکش پسران سلوچ صحبت می کند و دردهای هاجر، دختر نوجوان سلوچ را در ازدواج با مردی که سالها از او بزرگ تر است روایت می کند.این رمان به جای خالی سلوچ اشاره می کند اما سلوچ حضور مستقیمی در داستان ندارد. ولی به تدریج با خواندن کتاب شخصیت او در پس ماجراها و ارتباط شخصیت ها با یکدیگر آشکار می شود. این کتاب در حقیقت سعی میکند تقدیرِ زندگیِ زنانی همچون مرگان را نشان دهد که در جای جایِ ایران حضور دارند و پا به پای مردان کارهای دشوار و سخت انجام میدهند و در سختکوشی هیچ کم از مردان ندارند؛ زنانی که در تمامِ عمر حتی یک روز هم رنگِ خوشی را نمیبینند امّا خم به ابرو نمیآورند و با وجودِ همهٔ اتفاقاتی که ممکن است دهها مرد را از پا بیندازد، میجنگند.
In Album: فاونا's Timeline Photos
Dimension:
500 x 281
سایز فایل:
170.68 Kb