💕bano-iran💕 {ناظر سایت}
از on 11 اسفند, 1399
133 views

❤roza-rezvani❤
لای موھایت ھمیشه یک گل سر داشتی
لاغر و ساده ولی چشمان محشر داشتی
مثل اسکندر به قلبم می زدی با ھر نفس
قتل عامم کردی و چشم ستمگر داشتی
شھر، شھرم را به آتش می کشیدی دم به دم
بی پناھی بودم و در من،تو لشکر داشتی
مطلع شعرم شدی با ھر غزل میخواندمت
مطمئن بودم که با من حال بھتر داشتی
زندگی اما برایم خواب دیگر دیده بود
با رژ قرمز، کنارش شالی از پر داشتی
بی قراری ھای من رسواترم میکرد و تو
شاعر گم کرده راھی دست آخر داشتی
خوش خیالی ھایم از این با تو بودن بس نبود
من میان این ھمه مھره، تو بد برداشتی
ھای ھایم میگذشت از کوچه ھای بی کسی
لا اله "غیر تو"، ایکاش باور داشتی
سالھایم ھی گذشت و داغ تو جان می گرفت
فکر اینکه این ھمه مدت چه در سر داشتی؟
تا که روزی کودکی دیدم کنارم . . . لعنتی
غرقِ چشمانش شدم، حالا تو دختر داشتی
دیدمت اما نگاھت سرد آمد سمت من
ساده تنھا رد شدی با دیده ی تر داشتی
می چکاندی قطره قطره سالھای رفته را
روی مرد خسته ای که در برابر داشتی
با نگاھی وقت رفتن تلخ فھماندی به من
عاشقم بودی ، اگرچه... یار دیگر داشتی
❤bano-irani❤

پسند کردم (2)
Loading...
محشر (1)
Loading...
3
ققنوس
لااااااااااااااااااااااااااایک❤️👌🍀🍁 لااااااااااااااااااااااااااااااایک❤️👌🍀🍁لاااااااااااااااااااااااااااااااااایک❤️👌🍀🍁 لاااااااااااااااااااااااااایک❤️👌🍀🍁
11 اسفند, 1399