از on 16 فروردین, 1397
تو این زمونه اگه به کسی دروغ بگی ، عاشقت میشه . ولی اگه صاف و ساده باشی و راستشو بگی ، عاشقت نمیشه ، دلتو میشکونه ...
70 views 10 likes
از on 3 اردیبهشت, 1397
این کوفت که آقايون به خانمشون میگن میدونین یعنی چی ؟ ک : کل و : وجودم ف : فدای ...
113 views 8 likes
از on 17 آذر, 1396
93 views 10 likes
از on 27 آذر, 1396
آب در هاون کوبیدن است اینکه من شعر بنویسم و تو فال قهوه بگیری وقتی؛ آخر همه شعرهای من تو می آیی؛ ...
78 views 3 likes
از on 9 بهمن, 1396
پسری ، دختری را که قرار بود تمام زندگی اش شود برای اولین بار به کافی شاپ دعوت کرد ، تا به او اعلام کند که قصد ازدواج با او را دارد . در حال نشستن پشت میز پسر سفارش قهوه داد . ...
72 views 3 likes
از on 1 خرداد, 1397
پسر قصه ما وقتي که دختره رو ديد دلش ريخت و حالش يه جوري شد انگار که اين دختره رو يه عمر ميشناخته حالش خراب شد ...
183 views 6 likes
از on 25 اسفند, 1396
62 views 8 likes
از on 12 اسفند, 1396
80 views 7 likes
از on 26 آذر, 1396
میدونستیت
243 views 6 likes
از on 10 بهمن, 1396
غزل شماره ۴۱۶ خنک نسیم معنبر شمامه‌ای دلخواه که در هوای تو برخاست بامداد پگاه دلیل راه شو ای طایر خجسته لقا که دیده آب شد از شوق خاک آن درگاه ...
80 views 5 likes
از on 4 خرداد, 1397
یکی از جانبازان شیمیایی تعریف میکرد وقتی از جبهه برا مرخصی برگشتم راننده تاکسی از من کرایه دو برابر گرفت چون لباسهام خاکی بود و پول کارواش رو هم ازم گرفت. . یک روز هم داخل تاکسی تو اتوبان بخاطر بیماری شیمیایم حالت تهوع داشتم راننده نگه داشت تا کنار اتوبان استفراغ کنم و وقتی برگشتم راننده حرکت کرد و گفت ماشینم کثیف نشه موندم کنار اتوبان... . وقتی برا درمان رفتم ایتالیا تو بیمارستان شهر رم بستری بودم فامیل پرستار مالدینی بود اولش فکر کردم تشابه اسمی هست ولی بعد که پرسیدم فهمیدم واقعا خواهر پای...
179 views 4 likes
از on 10 آذر, 1396
تو بهاری‌؟ نه! بهاران از توست . . . از تو میگیرد وام هر بهار، این همه زیبایے را . . . هوس باغ و بهارانم نیست؛ ...
43 views 4 likes
از on 10 آذر, 1396
بعضــی دردها مثــل "چایــی میــمونن با گــذشت "زمان "سـرد" میشن ، ولی "تلخیـش" از بین نمیره...!
48 views 5 likes
از on 11 آذر, 1396
اینکه به کسی سَر نزنی دوتا دلیل داره یکی .. واقعا فراموشش کردی طرفو البته یادته وانمود میکنی که فراموش کردی و‌وقتی کارت میوفته میری سراغش. دومیشم اینکه دیگه از همه خسته شدی، و همه برات بی اهمیت شدن و مهم نیستن برات و واقعا حوصله حرف زدن با کسیو نداری و همینطوری تو صفحه های مجازی میگردی!
69 views 8 likes
از on 17 آذر, 1396
ﻏﻨﭽﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮔﺮﯾﺴﺖ غنچه ﺁﻧﺮﻭﺯ ﻧﺪﺍنست ﺍﯾﻦ ﮔﺮﯾﻪ ﺯ ﭼﯿﺴﺖ ! ﺑﺎﻍ ﭘﺮ ﮔﻞ ﺷﺪ ﻭ ﻫﺮ ﻏﻨﭽﻪ ﺑﻪ ﮔﻞ ﺷﺪ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮔﺮﯾﻪ ﯼ ﺑﺎﻍ ﻓﺰﻭﻥ ﺗﺮ ﺷﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺍﺑﺮ ﮔﺮﯾﺴﺖ ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﻭ ﯾﮏ ﯾﮏ ﻫﻤﻪ ﮔﻞ ﻫﺎ ﺭﺍ ﭼﯿﺪ ...
63 views 7 likes
از on 23 دی, 1396
آنقدر ساده ام که گمان می کنم تو هم مانند من به آنچه نشد فکر می کنی! حتی خیال می کنم این من، خود تویی اینجا نشسته ای و به خود فکر می کنی ...
242 views 4 likes
از on 7 فروردین, 1397
قوي و قدرتمند، مصمّم و با اراده پولادين ، ورزشکار، هوشيار، حسّاس و خجول، در ظاهر آرام ولي در باطن خروشان، انتقامجوي شديد، پر انرژي، واقعاْ کوشا، عاشق ماورالطبيعه، اهل معنويّات، عاشق مسائل مرموز، هر کاري را به پايان مي رساند، مشکوک و کنجکاو و تودار، مجري بسيار خوب، پايدار و با ثبات، محقّق ورزيده،کاشف و دانشمند، علاقه مند به تفتيش عقايد، فکر سايرين را مي خواند، داراي روح قوي، واقعاْ اميدوار، فرمانده و سياستمدار، مقاوم و پر تحمّل، فنا ناپذير، عدّه کمي را وارد زندگي خود مي کند، عاشق تولّد مجدّد، دار...
427 views 2 likes
از on 12 فروردین, 1397
اينجا شیرازه ساعت 12 شبه لحظات سختي را سپري مي كنم دو ساعته ميخام بخوابم لا مصب هرچي بالشتو دمپاییو پرت مي كنم به كليد برق نمي خوره كه اي لامپو خاموش شه ... ...
59 views 3 likes
از on 4 خرداد, 1397
۱۸ سالم بود که عمه‌ام متوجه شد شوهرش با یک زن دیگه رابطه دارد. آبروریزی به پا کرد. بعد فهمید فقط رابطه نیست، عقد هم کرده و طرف باردار است. مدتی دعوا و جار و جنجال کرد. ۲۰ سالم که بود از هم جدا شدند. عمه‌ام ۵۶ ساله بود در آستانه بازنشستگی با سه بچه نوجوان و جوان. ۲۲ سالم بود که عمه‌ام بعد از بازنشستگی کلاس نقاشی ثبت نام کرد. نقاشی‌هایی که می کشید در حد بچه‌های دبستانی بود. در نظرم یک آدم داغون و شکست‌خورده بود. به قول فرنگی ها یک لوزر به تمام معنا که حالا سر پیری یادش اومده بود با یک مشت بچه ک...
193 views 4 likes
از on 4 تیر, 1397
💖 حواست باشه هوامو داشته باشی بخیالت نزنه ازم جدا شی حواست باشه دلم پیش تو گیره هیچ کسی جاتو تو قلبم نمی گیره ...
103 views 10 likes
از on 4 تیر, 1399
به سه نفر از کاربرانی که به طور مستمر10روز انلاین بوده و مطالب مفید و اموزنده به اشتراک بگذارند  به قید قرعه جوایزی اهدا خواهد شد. از 1399/4/4 الی ...
442 views 16 likes
از on 10 آذر, 1396
اشکال از خود ماست تا با یک نفر اشنا میشویم میشود تمام زندگیمان هنوز چیزی نشده میشود عزیزمان ،عشقمان،زندگیمان انقدر غرق این رابطه به ظاهر عاشقانه میشویم که فکر میکنیم عشق همان میم مالکیتی است که خورده تنگ اِسممان... حواسمان به حریم عاشقیمان نیست... خلوت هایمان را به اشتراک میگذاریم... آغوش وا میکنیم اما نه به روی هم که به روی سلفی های پی در پی... ...
67 views 5 likes
از on 10 آذر, 1396
نمیدانم! کی میخواهیم باور کنیم که این احوال پرسی ها... این به یادت هستم ها... و این دوستت دارم های مجازی ...
58 views 8 likes
از on 11 آذر, 1396
گیسوی بلندم به نبودنت نمی آید؛ کوتاه ‌کنم یا کوتاه می آیی؟!
61 views 7 likes
از on 10 دی, 1396
حالا دیدی؟! پاییز هم تمام شد یلدا هم گذشت زمستان هم تمام میشود هیچ چیز پایدار نیست! ...
50 views 4 likes
از on 26 اسفند, 1396
75 views 5 likes
از on 9 فروردین, 1397
دیروز با دوس دخترم رفته بودیم دریا… کنار آب خواسم باهاش شوخی کنم افتاد تو آب!!! چشتون روز بد نبینه فک کنم آب بردش… به جاش یه مرد ترسناکی از آب اومد بیرون! ...
369 views 6 likes
از on 3 اردیبهشت, 1397
اگر فایده نمیر سانی ضرر هم مرسان اگر خوش نمی سازی غمگین هم مکن اگر حمایت نمیکنی ...
98 views 3 likes
از on 7 خرداد, 1397
پسر هشت ساله‌ای مادرش فوت کرد و پدرش با زن دیگری ازدواج کرد. یک روز پدرش از او پرسید: «پسرم به نظرت فرق بین مادر اولی و مادر جدید چیست؟» پسر با معصومیت جواب داد: «مادر اولی‌ام دروغگو بود اما مادر جدیدم راستگو است.» پدر با تعجب پرسید: «چطور؟» پسر گفت: «قبلاً هر وقت من با شیطنت هایم مادرم را اذیت می‌کرم، مادرم می‌گفت اگر اذیتش کنم از غذا خبری نیست اما من به شیطنت ادامه می‌دادم. با این حال، وقت غذا مرا صدا می‌کرد و به من غذا می‌داد. ولی حالا هر وقت شیطنت کنم مادر جدیدم می‌گوید اگر از اذیت کردن د...
199 views 6 likes
از on 11 دی, 1397
دلم شكسته بود،ناراحت بودم،ازش پرسيدم اين زندگى چيه؟يه شعر بى قافيه؟ يه مجموعه كتاب در هم بر هم؟ آخرش چى؟ چرا اينجوريه؟! آخرين حرفش اين بود:«نق نزن،ناشکری نکن، خدا قهرش میاد...» امروز خيلى فكر كردم،..ديدم راست ميگه غر زدم ولى خدا قهرش نيومد! اخم نكرد! چيزى رو كه داده بود ازم نگرفت!نگفت حالا كه دارى غر ميزنى حالتو ميگيرم! تو لياقت ندارى! بهم فرصت داد در مورد داشته ها و نداشته هام فكر كنم! مثلاهمين امروز صبح وقتى تو آينه غر ميزدم كه چرا موهام صاف و بلند نيست حرفهاموبه روم نیاورد و نگفت: «ببین ب...
207 views 7 likes
از on 6 آذر, 1396
خودمان را باجمله" تا قسمت چه باشد" گول نزنیم قسمت " اراده" من و توست......
55 views 9 likes
از on 10 آذر, 1396
نگاهت را بہ ڪسے بـבوز ڪہ قلبش برای تو بتپہ چشمانت را با نگاه ڪسے آشنا ڪـטּ ڪہ زنـבگے را בرڪ ڪرבه باشہ سرت را روی شانہ ہاے ڪسے بگذار ڪہ از صـבاے تپشہاے قلبت تو را بشناسہ آرامش نگاهت رو بہ قلبے پیونـב بزטּ ڪہ بے ریاتریـטּ باشہ ...
75 views 4 likes
از on 16 آبان, 1396
زن های عاشق، مردی با قد بلند نمی خواهند. مردی می خواهند که از ارتفاع دلتنگی شان نترسد. زن های عاشق، مردی با شانه های پهن نمی خواهند، مردی می خواهند که توی کلافگی ظهرها لبخندهای پهن بزند و شانه ای هم اگر هست انگشت های مردانه اش باشد بر روی موهایشان. زن های عاشق، حساب بانکی نمی خواهند، مردی می خواهند که حساب بی قراری هایشان را با ضمانت صاف کند. زن های عاشق، بشقاب و لیوان های سالم نمی خواهند، قلبی می خواهند بی ترَک که هیچ وقت ترک نخواهد شد. زن های عاشق، عشق می خواهند...
381 views 5 likes
از on 7 آذر, 1396
در نیمی از هر زن... جسد مردی نفس می کشد .... که روزگاری عاشقش بوده ...
68 views 4 likes